الف طبیعت شانسکی :  طبیعت محصول شانس است یعنی  احتمالات مختلف. آیا واقعا این گونه است؟

می گویند طبیعت همیشه بین میلیاردها شاید هم بیشتر، حادثه ی مختلف بالاخره یکی را انتخاب می کند و بعد از آن در حالت جدیدی قرار می گیرد که در پیش روی خود یک فضای نمونه ای دیگر دارد که این فضای نمونه ای نیز به نوبه ی خود می تواند به بزرگی فضای نمونه ای قبلی باشد و همین طور طبیعت جلو می رود بعضی وقت ها انتخاب های طبیعت آن را به سمت ویرانی می برد و بعضی وقت ها این انتخاب ها آن را به سازگای می برد و بالاخره این گونه طبیعت به حال کنونی خود رسیده و سپس می گویند خوب همه چیز خوبه پس چه نیازی به خدا هست ؟ پس طبیعت خدا نمی خواهد.

ما می پرسیم این حرف ها چه ربطی به وجود خدا دارد ؟

به فرض که طبیعت در عمیق‌ترین لایه خود از هیچ قاعده‌ای به جز قاعده‌ی شانس پیروی نکند آیا این مستلزم این است که خدا وجود ندارد یا طبیعت نیاز به خدا ندارد؟