به نام خدا. بنده فارق التحصیل فیزیک ذرات بنیادی دانشگاه صنعتی اصفهان هستم و مثل اکثر فیزیسین‌ها علاقه‌مند به مباحث فلسفی هستم.

خوب اگر دنبال تفاوت‌ها باشیم در دنیای فیزیک امروز، دو نگرش عمده در مورد فلسفه وجود دارد:

۱- یک نگاه این است که وقتی در مورد مباحث فلسفی حرف می‌زنی می‌گویند این حرف‌ها فلسفی است منظورشان از این جمله این است که این حرف‌ها غیر علمی است (یعنی به درد نمی‌خورد) 

دلیل عمده‌ی این تفکر که تمام science را در مقابل تمام khnowlegh قرار داده این است که بر علوم تجربی امروز (همون ساینس) یک تفکر مافوق حکومت می‌کند که اصولا هر سخنی که در داخل چهارچوب علوم مادی تجربی قرار نگیرد را نفی می‌کند

۲-نگاه دوم که برای فلسفه ارزش قائل است که این نگاه امروز متاسفانه مقهور نگاه اول قرار گرفته.

خوب من جزء دسته‌ی دوم هستم، هر چند که در دسته‌ی دوم نیز نگاه‌های متفاوت زیاد است. نگاه‌هایی که گویی هیچ وقت فرصت تعامل با یکدیگر را ندارند و در حد همان نگاه باقی می‌مانند دلیلش هم می‌تواند این باشد که ما شاید عقلا جزء دسته‌ی دوم باشیم اما قلبا جزء دسته‌ی ماده پرست اول هستیم و دست و دلمان نمی‌رود که حرف‌های مافوق مادی بزنیم