به نام هستی بخش بی‌نیاز از اثبات

قبل از شروع ببخشید که جسته گریخته مطلب می‌گذارم. خوب دلیلش اینه که الان فیزیک را حقیقتا در حاشیه دور زندگی دارم دنبال می‌کنم و مثل بعضی هم پول نمی‌گیرم که ذهن جونا را با صحبت‌های شبه علمی مشوش کنم

این که می‌گم شبه علمی برای اینه که هر سخنی باید ارزش‌گذاری علمی بشه و میزان قطعی و یقینی بودن آن مشخص بشه و بعد به عنوان سخن علمی به خورد مردم داده بشه و اگر این طور نشه اتفاقی که می‌افته این که سخنان علمی حیثیت و ارزششون را مجبورند از علمای اون علم بگیرند، خوب همینه دیگه وقتی میزان و ملاک تشخیص معلوم نباشه اون وقت افراد ملاک تشخیص می‌شوند. با یک مثال این نیم بحث را همین‌جا قطع می‌کنم: ظاهرا در جنگ صفین یکی از سپاهیان علی علیه السلام مشوش پیش آن حضرت آمد و شرح حال داغان خود گفت  «: یا علی هم شما نماز می‌خوانید و هم آن طرف مقابل شما، هم شما قرآن می‌خوانید و هم طرف مقابل شما، هم شما مسلمانید و هم آن ها ..... پس حق کدامه؟» حضرت گفت اشتباه تو اینه که حق را می‌خواهی با افراد بشناسی ( ملاک درستی یا نادرستی برای تو افراد شده‌اند) ولکن حق را بشناس و به وسیله حق افراد  را بشناس (میزان سنجش را افراد قرار بده)


خوب یه بحثی که هست اینه که وقتی می‌گوییم خدا ماوراء ماده است تکلیف و منظور خود را از ماوراء ماده  دقیق مشخص کنیم که اگر این کار را انجام دادیم به این نتیجه می‌رسیم که خدا را نه با نظریه کوانتم و نه با هزاران نظریه که از قبل کوانتم آب نوش جان می‌فرمایند نمی‌توان زیر سوال برد و در نتیجه این قدر داستان در فضای مجازی درست نمی‌فرماییم

ماوراء چیست؟ ببخشید سوال غلط بود (پس با خود بیاندیشیم که چقدر این سوال غلط و چقدر می‌تواند درست باشد؟؟؟ ) درستش اینه: تعریف شما از ماوراء ؟؟؟ یا ماوراء یعنی چه؟

همه‌ی مشکل در همین‌جاست.

بنده در این‌جا از هر دوستی که این مطلب را می‌خواند خواهشمندم که نظر و بینش خود  را در مورد ماوراء برای خوانندگان مرقوم فرماید، من هم سعی می‌کنم در چند روز آینده در مورد ماوراء کلمه‌ای بنویسم